گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد سيزدهم
ماجراي زکریا و نجات او از تنهایی و بی فرزندي




قرآن کریم در آیات هشتاد و نهم و نودم سورهي انبیاء به سرگذشت زکریا و یحیی و ویژگیهاي آنها و مواهب الهی نسبت به
زکریا اشاره میکند و میفرماید: 89 و 90 . وَزَکَرِیَّآ إِذْ نَادَي رَبَّهُ رَبِّ لَاتَذَرْنِی فَرْداً وَأَنتَ خَیْرُ الْورِثِینَ* فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَی
وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَ هُ إِنَّهُمْ کَ انُواْ یُسرِعُونَ فِی الْخَیْرتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَباً وَرَهَباً وَکَ انُواْ لَنَا خشِعِینَ و (یاد کن) زکریا را هنگامی که
و (دعاي) او را اجابت *«. پروردگارا، مرا تنها وامگذار (و فرزندي به من عطا کن!) و تو بهترین وارثانی » : پروردگارش را ندا در داد
کردیم، و به او یحیی را بخشیدیم و همسرش را براي او شایسته (بارداري) گردانیدیم؛ [چرا] که آنان در (انجام) نیکیها، پیوسته بر
همدیگر پیشی میگرفتند؛ وما را مشتاقانه و ترسان میخواندند؛ و براي ما فروتن بودند! نکتهها و اشارهها: 1. سرگذشت زکریا و
تولد یحیی علیهما السلام در آیات اول تا پانزدهم سورهي مریم بیان شد. زکریا در حال پیري و با وجود نازایی همسرش از خدا
فرزندي خواست تا برنامههاي الهی او را پیگیري کند و فرصتطلبان نتوانند بر امور دینی مردم و اموال بیت المال تسلّط یابند. خدا
صفحه 67 از 113
. به او عطا کرد که از پیامبران الهی شد. 2 « یحیی » نیز این دعاي زکریا را پذیرفت و نازایی همسرش را اصلاح کرد و فرزندي به نام
شروع کرد، سپس از خدا خواست که « پروردگارا » در این آیه اشاره شده که زکریا مؤدبانه از خدا درخواست نمود؛ یعنی با واژهي
او را تنها نگذارد، که فراموش خواهد شد. و در آخر یادآور شد که دنیا پایدار نیست و همه خواهند رفت و خداي متعال وارث
همگان خواهد شد که بهترین وارث است. 3. در این آیات به سه ویژگی برجستهي خانوادهي زکریا اشاره شده تفسیر قرآن مهر
جلد سیزدهم، ص: 215 است؛ یعنی، سرعت در کارهاي نیک، همیشه به یاد خدا بودن و فروتنی در برابر او. بیان این سه صفت
شاید اشاره به این مطالب باشد: الف) این خانواده به هنگام فراوانی نعمت گرفتار غفلت و غرور نمیشدند و در همهي حالات به یاد
خدا بودند و او را میخواندند و در برابر او فروتن بودند. ب) خانوادهي زکریا در حال فقر یا غنا و در همهي حالات در کارهاي
خیر شتاب میکردند و از یکدیگر سبقت میگرفتند. ج) خدا را با بیم و امید میخواندند و خود را در حالتی معتدل نگاه
میداشتند. نه به خاطر امید زیاد گرفتار غرور و غفلت میشدند و نه به خاطر ترس زیاد از گناهان خود، از مغفرت الهی ناامید
میشدند. آموزهها و پیامها: 1. در هنگام دعا مؤدبانه از پروردگار درخواست کنید. 2. خدا به دعاي بندگان نیکوکار و فروتنی که
به یاد او هستند، پاسخ مثبت میدهد. 3. به خانوادهي زکریا بنگرید و از آنان درس سرعت در نیکوکاري، فروتنی و به یاد حق بودن
. را بگیرید. *** قرآن کریم در آیهي نود و یکم سورهي انبیاء به پاکی مریم و تولد اعجازآمیز عیسی اشاره میکند و میفرماید: 91
وَالَّتِی أَحْ َ ص نَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلْنهَا وَابْنَهَآ ءَایَۀً لِّلْعلَمِینَ و (یاد کن) آن (مریم را) که دامان (عفّت) ش را حفظ کرد،
و از روح خویش در او دمیدیم؛ و او و پسرش را نشانهاي (معجزهآسا) براي جهانیان قرار دادیم. ص:
216 نکتهها و اشارهها: 1. در آیات پیشین سخن از پیامبران بزرگ خدا بود ولی در این آیه در مورد مریم مطالبی بیان شده و از او
و این یا به خاطر فرزند او عیسی علیه السلام است که از پیامبران بوده، یا به خاطر «1» ؛ در ردیف پیامبران بزرگ یاد شده است
که در آیهي قبل از او یاد شد. 2. قرآن کریم به سرگذشت مریم و عیسی علیهما السلام توجه خاصی «2» شباهتهاي عیسی با یحیی
کرده و در سورههاي متعددي بخشی از این جریان را بازگو نموده است تا عظمت و نشانهي معجزهآمیز بودن این ماجرا را یادآور
در لغت به معناي فاصله و شکاف و در عربی کنایه از عضو تناسلی انسان « فَرْج » .3 «3» . شود و تهمت را از دامان مریم دور بدارد
(اعم از مرد و زن) است. از این رو به کار بردن این واژه در زبان عرب و قرآن، بسیار مؤدبانه به شمار میآید. قدر فارسی کم کم
این واژه به معناي عضو تناسلی زن به کار برده شده و این ربطی به لغت قرآن ندارد؛ یعنی معادل فارسی این تعبیر آن میشود که:
3. در مورد روح با عظمتی که بر مریم علیها السلام فرود آمد و سبب باردار شدن او شد «4» «. مریم دامان خود را پاك نگه داشت »
و نیز تولد اعجازآمیز عیسی علیه السلام و وقایع بعد از آن ذیل آیات شانزدهم تا سی و هفتم سورهي مریم مطالبی بیان کردیم و
در این جا همان جبرئیل است که وجودي حیات « روح الهی » روشن ساختیم که مقصود از ص: 217
بخش است و اضافهي روح به خدا اضافهاي تشریفی است که دلیل بر عظمت و شرافت جبرئیل است. 4. در این آیه میفرماید: مریم
و فرزندش، هر دو یک آیه و نشانهي اعجازآمیز الهی بودند؛ یعنی این دو وجود به هم آمیخته و تفکیکناپذیر هستند. آموزهها و
پیامها: 1. مریم زنی پاكدامن بود (که پاکی او الگوي زنان جهان است). 2. به مریم و تولد اعجازآمیز فرزندش بنگرید و درس
خداشناسی بگیرید. *** قرآن کریم در آیات نود و دوم و نود و سوم سورهي انبیاء به وحدت آغازین و وحدت پایانی مردم اشاره
میکند و میفرماید: 92 و 93 . إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّۀً وحِ دَةً وَأَنَاْ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ* وَتَقَطَّعُواْ أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ کُلٌّ إِلَیْنَا رجِعُونَ براستی که این
(روش پیامبران) آیین شماست، در حالی که آیین یگانهاي است؛ و من پروردگار شما هستم؛ پس [مرا] پرستش کنید.* و (گروهی)
در اصل به « امّۀ » کار (دین) شان را در میان خود گسستند؛ (ولی) همه فقط به سويِ ما باز میگردند. نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
معناي هر گروه و جمعیتی است که جهت مشترکی آنان را به هم پیوند میدهد. این جهت مشترك میتواند دین واحد، عصر واحد
در این آیه یا آیین واحد است، یعنی اصول مشترك ادیان الهی یکی است؛ و « امت واحد » یا مکان معین باشد. بنابر این، مقصود از
صفحه 68 از 113
یا به همهي انسانها در طول اعصار ص: 218 است، یعنی همهي انسانها یک امت هستند؛ و یا
مقصود پیامبرانی است که در آیات پیشین به آنان اشاره شد، یعنی این پیامبران امت واحدي بودند که برنامه، هدف و مقصد
البته مانعی ندارد که این «1» . واحدي داشتند، هر چند بر اساس مقتضیات زمان و مکان و روشها و قوانین جزئی تفاوتی داشتهاند
آیه اشاره به معناي اول و سوم باشد. 2. در این آیه به ریشهي وحدت و یگانگی مردم، یعنی توحید، اشاره شده است. اگر همهي
مردم در عقیده و عمل به دنبال توحید باشند و غیر از خدا را نپرستند و فقط از او اطاعت کنند عوامل اختلاف از میان بشر برچیده
و « قَطْع » از مادهي « تَقَطَّعُوا » میشود، و از این رو اگر تمام پیامبران در یک زمان و مکان گردآیند با هم اختلاف نمیکنند. 3. واژهي
یعنی گروهی از مردم «2» ؛ به معناي جدا کردن قطعههاي به هم پیوستهي یک موضوع است. در این تعبیر معناي پذیرش نیز میآید
در برابر هم ایستادند و در برابر عوامل تفرقه تسلیم شدند و جدایی را پذیرفتند و از این رو از وحدت توحیدي خود فاصله گرفتند.
4. همهي مردم به سوي خدا بازمیگردند، و این اختلافات در رستاخیز برچیده میشود و همگی به سوي وحدت مجدد میروند.
2. عوامل آموزهها و پیامها: 1. شما از وحدت آغاز میکنید و به توحید بازمیگردید. ص: 219 «3»
اختلاف در میان خود شماست. 3. توحید عبادي سرچشمهي وحدت است. 4. خداپرست باشید (و عوامل اختلاف را برطرف کنید).
*** قرآن کریم در آیهي نود و چهارم سورهي انبیاء به تقدیر خدا از مؤمنان شایستهکار اشاره میکند و میفرماید: 94 . فَمَن یَعْمَلْ
مِنَ الصلِحتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا کُفْرَانَ لِسَ عْیِهِ وَإِنَّا لَهُ کتِبُونَ و هر کس برخی [کارهاي شایسته را انجام دهد، در حالی که او مؤمن باشد،
پس براي کوشش او هیچ ناسپاسی نخواهد بود؛ و در حقیقت ما تنها نویسندگان (کارهاي) او هستیم. نکتهها و اشارهها: 1. در این
آیه از ایمان و عمل صالح به عنوان دو رکن اساسی براي نجات انسانها یاد شده، ولی اشاره شده است که هر کس بخشی از
2. در این آیه بیان شده که خدا نسبت به کارهاي شایستهي مؤمنان، «1» . کارهاي شایسته را انجام دهد، باز هم نجات مییابد
ناسپاس نیست و پاداش این افراد را میدهد. این تعبیر قرآن، نهایت لطف و محبت خدا را نشان میدهد؛ چرا که همهي نعمتها،
نیروها و توفیقات از ناحیهي خداست پس ما باید سپاسگزار باشیم که توفیق ایمان و انجام کار شایسته را پیدا کردیم، اما خداي
متعال از بندگان سپاسگزاري میکند و به آنان پاداش میدهد. ص: 220 آموزهها و پیامها: 1. ایمان
شرط قبول شدن کارهاي شایسته است. 2. هر کار شایستهي شما ثبت و ضبط میشود و پاداش در خور میگیرد. 3. اگر پاداش الهی
را میطلبید، ایمان بیاورید و کار شایسته کنید. *** قرآن کریم در آیات نود و پنجم و نود و ششم سورهي انبیاء به عدم بازگشت
ملتهاي هلاك شده و فتنهي یأجوج و مأجوج اشاره میکند و میفرماید: 95 و 96 . وَحَرَامٌ عَلَی قَرْیَۀٍ أَهْلَکْنهَآ أَنَّهُمْ لَایَرْجِعُونَ* حَتَّی
إِذَا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن کُلِّ حَ دَبٍ یَنسِلُونَ و بر (مردمِ) آبادي که هلاکشان ساختیم، ممنوع است که آنان (به دنیا)
گشوده شود، در حالی که آنان از هر بلندي، به سرعت سرازیر میشوند. « مَأجُوج » و « یَأجُوج » ( بازگردند.* تا هنگامی که (راه
نکتهها و اشارهها: 1. در مورد این آیات چند تفسیر شده است: الف) این آیات به حال کافرانی اشاره دارد که بعد از هلاکت و
ولی قرآن «1» . مشاهدهي عذاب الهی، آرزو میکنند که اي کاش بار دیگر به دنیا بازمیگشتند و خطاهاي خود را جبران مینمودند
در این باره به طور صریح میفرماید که بازگشت آنان ممنوع است، و آنان نمیتوانند به این جهان بازگردند (و اگر بر فرض هم
ب) مقصود از این آیات بیان «1» .( بازگردند ص: 221 توبه میکنند و به سوي خدا باز نمیگردند
بلکه آنان در «2» مسئلهي رجعت است؛ یعنی میفرماید: براي کافران ستمگري که هلاك شدند، ممنوع است که به دنیا باز نگردند
هنگام رجعت باز میگردند، چون کافران لجوجی بودهاند. البته مانعی ندارد که آیه به هر دو معنا اشاره کرده باشد. 2. در برخی
احادیث از اهل بیت علیهم السلام حکایت شده که در مورد مسئلهي رجعت به آیهي نود و پنجم سورهي انبیاء تمسک جسته و
برخی مفسران بزرگ نیز گفتهاند که این مطلب با «3» . فرمودهاند: در هنگام رجعت هر مؤمن خالص و کافر محض بازمیگردد
و آیهي مربوط به یأجوج و مأجوج را هم در مورد رجعت دانستهاند؛ چرا که یکی از نشانههاي تفسیر «4» ظاهر آیه سازگار است
صفحه 69 از 113
3. از «1» . قرآن مهر جلد سیزدهم، ص: 222 آخر الزمان و قیام امام مهدي علیه السلام همین است که رجعت نیز براي ایشان است
دو بار در قرآن یاد شده است. مفسران بر آناند که مقصود دو قبیلهي وحشی بودهاند که در قسمتهاي شمال « یأجُوج و مأجُوج »
بر اساس این آیه آنان از هر بلندي به سرعت میگذرند و به «2» . آسیا زندگی میکردند و مزاحم مردم اطراف خویش بودهاند
طرف سرزمینهاي دیگر سرازیر میشوند. 4. ممکن است مقصود از گشوده شدن راه یأجوج و مأجوج، نفوذ این اقوام و پراکندگی
یعنی کافران تا هنگام پیدا شدن «3» . آنها در کل کرهي زمین باشد، که به عنوان یکی از نشانههاي رستاخیز از آن یاد شده است
نشانههاي رستاخیز، حق بازگشت به دنیا را ندارند. آموزهها و پیامها: 1. ملتهاي هلاك شده فرصتی براي جبران گناهان گذشته
نخواهند داشت. 2. فتنهي یأجوج و مأجوج از علامتهاي نزدیک شدن رستاخیز (و رجعت) است. 3. علامتهاي نزدیکی رستاخیز
را بشناسید (و آماده شوید). ***
رستاخیز
قرآن کریم در آیهي نود و هفتم سورهي انبیاء به نشانههاي آستانهي رستاخیز اشاره میکند و میفرماید: 97 . وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا
هِیَ شخِصَۀٌ أَبْصرُ الَّذِینَ کَفَرُواْ یوَیْلَنَا قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَۀٍ مِّنْ هذَا بَلْ کُنَّا ظلِمِینَ و وعدهي حق (رستاخیز) بسی نزدیک شود؛ پس ناگهان
چشمهاي کسانی که کفر ورزیدند، خیره شود؛ (در حالی که میگویند:) اي واي بر ما که از این (روز) در غفلت بودیم؛ بلکه (ما)
در اصل به معناي خارج شدن از « شاخِصه » ستمکار بودیم! ص: 223 نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
مکان است و از آن جا که در هنگام تعجب و خیره شدن چشم، گویی چشم انسان بیرون میآید، به این حالت نیز گفته شده است.
2. کافران نخست خود را غافل میپندارند اما به زودي متوجه «1» . در آستانهي رستاخیز چنین حالتی به ستمکاران دست میدهد
میشوند که برنامههاي الهی به آنها ابلاغ شده بود، ولی آنان توجه نکردند و لجاجت نمودند و از این رو خود را ستمکار مینامند.
آموزهها و پیامها: 1. ستمکاران و غافلان وقتی رستاخیز فرا رسد، بیدار میشوند (ولی آن زمان دیر است). 2. از حالات کافران در
آستانهي رستاخیز درس عبرت بیاموزید و در غفلت نباشید. *** قرآن کریم در آیات نود و هشتم تا صدم سورهي انبیاء به سرنوشت
100 . إِنَّکُ مْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَ َ ص بُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا - مشرکان و معبودهایشان در دوزخ اشاره میکند و میفرماید: 98
ورِدُونَ* لَوْ کَ انَ هؤُلَآءِ ءَالِهَۀً مَّا وَرَدُوهَا وَکُلٌّ فِیهَا خلِدُونَ* لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَهُمْ فِیهَا لَایَسْمَعُونَ در حقیقت شما و آنچه غیر از خدا
میپرستید، هیزم جهنّم هستید؛ در حالی که شما وارد شدگان در آن هستید.* اگر (بر فرض) اینان معبودانی بودند، وارد آن (جهنّم)
نمیشدند؛ در حالی که همه در آن ماندگارند.* براي آنان در آن (جهنّم) فریادي است؛ و آنان در آن جا (چیزي) نمیشنوند.
ص: 224 نکتهها و اشارهها: 1. آتشگیرهي جهنّم و آتشی که مشرکان را میسوزاند، از وجود خود
و سپس مشرکان در آن آتش قرار «1» آنها و بتهایشان فراهم میآید. 2. اول بتها و معبودهاي دروغین را در آتش میافکنند
به « زَفیر » . میگیرند. گویی بتها با آتش وجود خود از پیروان خود پذیرایی میکنند. این نوعی عذاب و تحقیر مشرکان است. 3
معناي فریاد کشیدن همراه با بیرون فرستادن نفس، همچون فریاد نفرتانگیز الاغ و در این جا اشاره به نالهها و فریادهاي مشرکان (و
احتمالًا معبودهایشان) است. 4. مشرکان در دوزخ چیزي که مایهي سرور آنها باشد نمیشنوند و تنها نالههاي جانکاه دوزخیان و
فرشتگان عذاب را میشنوند و یا در محلی نگهداري میشوند که صداي هیچ کس را نشنوند و از عذاب تنهایی نیز رنج ببرند.
آموزهها و پیامها: 1. شرك مشرکان و معبودهاي دروغین آنان، در رستاخیز، مایهي عذاب آنان میشوند. 2. از سرنوشت
عذابآلود مشرکان پند بگیرید. *** ص: 225 قرآن کریم در آیات صد و یکم تا صد و سوم
103 . إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَی أُوْلئِکَ عَنْهَا - سورهي انبیاء به سرنوشت مؤمنان در رستاخیز اشاره میکند و میفرماید: 101
مُبْعَدُونَ* لَا یَسْمَعُونَ حَسِیسَ هَا وَهُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خلِدُونَ* لَایَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ وَتَتَلَقهُمُ الْمَلئِکَ ۀُ هذَا یَوْمُکُمُ الَّذِي کُنتُمْ
صفحه 70 از 113
تُوعَدُونَ براستی کسانی که قبلًا از طرف ما (وعدهي) نیک به آنان داده شده است، آنان از آن (جهنّم) دور نگاه داشته میشوند.*
آواي آن (آتش) را نمیشنوند؛ و آنان در آنچه خودشان میل دارند، ماندگارند.* وحشتِ بزرگ، آنان را اندوهگین نمیکند؛ و
فرشتگان به استقبالشان میآیند، (در حالی که میگویند:) این روز (رستاخیزِ) شماست، که همواره (بدان) وعده داده میشدید؛
نکتهها و اشارهها: 1. برخی مفسران حکایت کردهاند که وقتی در آیات پیشین، معبودان مشرکان، آتشگیرههاي جهنّم معرفی
شدند، برخی افراد از پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد سرنوشت مسیح علیه السلام سؤال کردند که به طور ناخواسته معبود
مشرکان واقع شده است. آیهي نخست در پاسخ آنان فرود آمد و بیان کرد که معبودان ناخواسته همچون مسیح علیه السلام که اهل
البته مانعی ندارد که این آیه در پاسخ یک «1» . توحید بودند و خدا به آنان وعدهي نیک داده است از آتش دوزخ دور هستند
پرسش فرود آمده باشد، ولی مفهوم و مطلب آیه عام باشد و شامل همهي مؤمنان نیکوکاري بشود که خدا به آنان وعدهي نیک
2. یکی از روشهاي تربیتی قرآن کریم، روش مقایسه است. در این آیات ص: 226 «2» . داده است
نیز از آن استفاده شده است؛ یعنی در آیات پیشین سرنوشت مشرکان در رستاخیز به تصویر کشیده شد و اینک در برابر آن
سرنوشت مؤمنان را به تصویر میکشد، تا افراد با مقایسهي این دو گروه راه خود را انتخاب کنند و هدایت شوند. 3. در این آیات به
پنج ویژگی و نعمت مؤمنان راستین در رستاخیز اشاره شد: الف) از آتش به دورند. ب) حتی صداي آتش را نمیشنوند. ج) هر چه
به خواهند به طور جاودان به آنان عطا میشود. د) از وحشت بزرگ رستاخیز اندوهگین نیستند. ه) فرشتگان به ملاقات آنان میآیند
چراکه آتش هنگامی که در حال «1» و به آنها مژدهي نیک میدهند. 4. در این آیه به صداي آتش جهنّم اشاره شده است
پیشروي و زبانه کشیدن است، صداي ترسناك و هول انگیزي دارد. این یکی از عذابهاي دوزخیان است که صداي زبانه کشیدن
و پیشروي آتش را میشنوند، ولی مؤمنان که از جهنّم دور هستند، این صداهاي ناراحت کننده را نمیشنوند. 5. نعمتهاي بهشتی
همچون نعمتهاي دنیا محدود و گذرا نیست، بلکه مؤمنان بهشتی در آن جا هر چه بخواهند به آنان میدهند و این نعمتها نیز
همان وحشت بزرگی است که در اثر حوادث و دگرگونیهاي آستانهي رستاخیز به وجود « الفَزَع الاکبَر » جاودان است. 6. مقصود از
و ص: 227 «2» میآید. و یا اشاره به وحشت روز قیامت است که از هر وحشتی بزرگتر است
مؤمنان از این وحشت بزرگ در امان هستند. 7. در برخی از احادیث از پیامبر صلی الله علیه و آله و امام صادق علیه السلام حکایت
البته اینگونه «1» . شده که این آیه در مورد امام علی علیه السلام و شیعیان اوست که از وحشت بزرگ رستاخیز در امان هستند
احادیث بیان مصداقهاي آیه است. آموزهها و پیامها: 1. در رستاخیز، مؤمنان آسوده هستند و از آنان به صورت دلخواهشان
و راه صحیح را انتخاب کنید). 3. وحشت رستاخیز براي ) «2» پذیرایی میشود. 2. از سرنوشت مشرکان و مؤمنان عبرت بگیرید
غیرمؤمنان، و مژدههاي فرشتگان براي مؤمنان است. *** قرآن کریم در آیهي صد و چهارم سورهي انبیاء به حوادث هولناك
رستاخیز و قطعی بودن آن اشاره میکند و میفرماید: 104 . یَوْمَ نَطْوِي السَّمَآءَ کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَآ أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِیدُهُ وَعْداً
عَلَیْنَآ إِنَّا کُنَّا فعِلِینَ (همان) روزي که آسمان را همچون پیچیدن طومار نامهها، در مینوردیم؛ همانگونه که نخستین آفرینش را
آغاز کردیم، آن را باز میگردانیم؛ (این) وعدهاي است بر عهده ما؛ قطعاً ما (آن را) انجام میدهیم. تفسیر قرآن مهر جلد سیزدهم،
اشاره به طومار نامههاست. در گذشته براي نوشتن نامهها از اوراقی طومار مانند « سِجِلّ » ص: 228 نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
2. در این آیه حادثهي بزرگ رستاخیز «1» . استفاده میکردند که قبل و بعد از نوشتن آنها را میپیچیدند و آنها را سِجلّ مینامیدند
و درهم نوردیده شدن هستی را به درهم پیچیدن طومار نامهها تشبیه کرده است؛ یعنی جهان هستی که همچون طوماري گشوده و
داراي نقوش و خطوط است، هنگامی که فرمان رستاخیز فرا میرسد، درهم پیچیده میشود و شکل کنونی جهان و ستارگان و
3. در این آیه بیان شده که جهان بار دیگر به حالت اولیه بازمیگردد. برخی از مفسران احتمال «2» . سیارات درهم فرو میریزد
دادهاند که مقصود فنا و نیستی جهان باشد که البته این احتمال بعید است؛ چون رستاخیز ادامهي حیات جهان است، نه نابودي آن.
صفحه 71 از 113
اما «3» . در برخی احادیث نیز اشاره شده که مقصود محشور شدن انسانها به صورت عریان و پابرهنه همچون آغاز تولد آنهاست
معناي آیه منحصر در این مورد نیست، بلکه این یکی از چهرههاي بازگشت به صورت نخست است. برخی مفسران نیز احتمال
تفسیر قرآن مهر «4» . دادهاند که مقصود درهم کوبیده شدن جهان هستی و به هم خوردن شکل آن است، اما مواد آن نابود نمیشود
جلد سیزدهم، ص: 229 آموزهها و پیامها: 1. وعدهي الهی رستاخیز و حوادث هولناك آن حتمی است (پس خود را براي آن روز
آماده سازید). 2. جهان درهم پیچیده میشود و بار دیگر به صورت اولیه بازمیگردد. ***
سرانجام جهان پیروزي شایستگان
قرآن کریم در آیات صد و پنجم و صد و ششم سورهي انبیاء به قانون فرمانرواي شایستگان بر زمین اشاره میکند و میفرماید:
« زَبُور » 105 و 106 . وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِيَ الصلِحُونَ* إِنَّ فِی هذَا لَبَلغاً لِّقَوْمٍ عبِدِینَ و بیقین در
قطعاً در این (مطلب)، پیامی براي *«. بندگان شایستهام، آن زمین را به ارث خواهند برد » : بعد از آگاه کننده [: تورات نوشتیم که
به مجموع کرهي زمین گفته میشود و سراسر جهان را شامل میشود؛ « ارض » . گروه پرستش کنندگان است. نکتهها و اشارهها: 1
به معناي چیزي است که بدون معامله به کسی منتقل میشود و « ارث » . یعنی مؤمنان سرانجام بر سراسر زمین حاکم میشوند. 2 «1»
یعنی مؤمنان شایسته در نهایت بر «2» ؛ در قرآن گاهی به معناي پیروزي بر گروهی و در اختیار گرفتن امکانات آنها به کار رفته است
مشرکان، کافران و افراد ص: 230 ناشایست پیروز میشوند و تمام امکانات زمین را به دست
در اصل به معناي هر گونه کتاب و نوشته است و در قرآن کریم معمولًا به معناي زبور داود علیه السلام به کار « زَبُور » . میآورند. 3
آمده است که مجموعهاي از مناجاتها و اندرزهاي « مَزامیر داود » رفته است. این کتاب در عهد قدیمِ کتاب مقدّس، تحت عنوان
بیان شده که شایستگان بر زمین پیروز « مزامیر داود » 4. همان طور که قرآن فرموده است در موارد متعددي از «1» . داود پیامبر است
و در جاي دیگر «. زیرا که شریران منقطع میشوند، اما متوکّلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد » : خواهند شد؛ از جمله میگوید
« ذِکْر » .5 «2» . و در جاي دیگر متواضعان را وارث زمین معرفی میکند «. زیرا متبرکان خداوند وارث زمین خواهند شد » : آمده است
و گاهی در معناي «3» در اصل به معناي یادآوري یا چیزي است که مایهي تذکّر است، ولی این واژه در قرآن گاهی در معناي قرآن
به کار رفته است. در این جا نیز ممکن است به معناي هر یک از این دو کتاب الهی باشد و برخی از مفسران ترجیح «4» تورات
6. در این آیه این قانون کلی و سنت الهی بیان شده که بندگان شایسته و صالح خدا بر زمین «5» . دادهاند که به معناي تورات باشد
حاکم خواهند شد. این بندگان صالح کسانی هستند که از نظر عمل، علم، قدرت، تدبیر و درك اجتماعی شایسته باشند و کسانی
که این شایستگیها را در خود ایجاد کنند، خدا نیز به آنان کمک میکند که بر مستکبران پیروز شوند و وراثان زمین گردند. 7. در
احادیث متعددي از اهل بیت علیهم السلام این آیه به یاران امام مهدي علیه السلام تفسیر و تطبیق شده است. تفسیر قرآن مهر جلد
سیزدهم، ص: 231 از جمله از امام باقر علیه السلام حکایت شده که فرمودند: (بندگان شایستهاي که در این آیه به عنوان وارث
البته اینگونه احادیث مصداقهاي بارز این آیه را «1» . زمین از آنها یاد شد،) همان یاران مهدي- عجلاللَّه- در آخر الزمان هستند
برمیشمارند و به معناي انحصار آیه در این افراد نیستند؛ یعنی در هر زمان و مکان که بندگان شایستهي خدا قیام کنند، موفق و
پیروز میگردند و وارث حکومت آن سرزمین میشوند. آموزهها و پیامها: 1. پیروزي نهایی از آن شایستگان زمین است و این یک
نور امید دل عابدان است. 3. برخی قوانین و سنّتهاي (« عج اللَّه » قانون الهی است. 2. قانون پیروزي نهایی صالحان (و ظهور مهدي
ثابت الهی در کتابهاي آسمانی تکرار شده است، تا همگان بدانند. 4. اگر میخواهید وارث زمین شوید شایستهکردار گردید.
*** ص: 233 مهدویت از منظر قرآن و حدیث در قرآن کریم آیات زیادي بر امام مهدي (عج)
. از جمله: 1 «2» ؛ و در احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله و اهلبیت علیهم السلام به آنها اشاره شده است «1» تطبیق یا تاویل شده
صفحه 72 از 113
پیروزي نهایی دین حق: خدا پیامبر صلی الله علیه و آله را با هدایت و دین حق فرستاد، تا بر همهي ادیان پیروز شود (توبه، 33 ؛ فتح،
2. پیروزي نهایی «3» . 28 و صف، 9). یادآوري: این وعدهي الهی هنوز تحقق نیافته و فقط با ظهور مهدي (عج) محقق میشود
شایستگان بر زمین: الف) در زیور بعد از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان شایسته به ارث میبرند (انبیاء، 105 ). ب) خدا به مؤمنان
شایستهکردار وعده داده که جانشینان در زمین باشند (نور، 55 ). یادآوري: این وعدههاي الهی هنوز تحقق نیافته و با ظهور مهدي و
3. مهدي (عج) ذخیرهي الهی: الف) ص: 234 «4» . حکومت جهانی یاران صالح او تحقق مییابد
هنگامی که مهدي (عج) » : ذخیرهي الهی براي شما بهتر است، اگر مومن باشید (هود، 86 ). ب) از امام باقر علیه السلام حکایت شده
سپس «. قیام میکند به کعبه تکیه میکند و 313 یار او گردش جمع میشوند و اولین چیزي که میگوید همین آیه (هود، 86 ) است
من ذخیرهي الهی و حجت خدا و جانشین او بر شما هستم؛ پس هیچ مسلمانی به او سلام نمیکند، مگر آن که میگوید: » : میفرماید
4. مهدي (عج) زمین را پر از .(392 - کافی، ج 1، ص 411 و تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 390 ) « السلام علیک یا بقیۀ اللَّه فی ارضه »
ساعت رستاخیز به پا نمیشود تا این که زمین پر از ستم و دشمنی » عدل و داد میکند: از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده که
«1» . شود، سپس مردي از عترت من قیام میکند و زمین را پر از عدل و داد میکند همان طور که پر از ظلم و دشمنی شده بود
یادآوري: احادیث در این مورد متعدد حکایت شده است. 5. ویژگیهاي مهدي (عج): 1. از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده
یادآوري: همین مضمون را در احادیث متعدد، شیعه و اهل سنت حکایت «2» «. مهدي (عج) از نسل فاطمه علیها السلام است » که
تفسیر قرآن مهر «3» «.( است « محمد » مهدي همنام من است (یعنی نام او » کردهاند. 2. از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده که
«1» .« مهدي (عج) دو غیبت دارد: یکی طولانی و یکی کوتاه » 3. از امام صادق علیه السلام حکایت شده که جلد سیزدهم، ص: 235
4. از امام مهدي (عج) حکایت شده که (مردم) در زمان غیبت از من بهرهمند میشوند همچون بهرهمنديِ از خورشیدي که در پس
«. انتظار فرج با شکیبایی، عبادت است » 6. انتظار فرج امام مهدي (عج): 1. از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که «2» . ابر است
3. از امام علی علیه السلام «4» «. افضل اعمال امت من انتظار فرج از خداست » : 2. از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده «3»
7. زمان «5» «. انتظار فرج بکشید و ناامید از رحمت الهی نشوید که محبوبترین اعمال نزد خدا انتظار فرج است » : حکایت شده
2. در احادیث متعدد از «6» «. فرج فقط بعد از ناامیدي میرسد » ظهور مشخص نیست؟ 1. از امام رضا علیه السلام حکایت شده که
ما وقت (ظهور مهدي (عج)) را مشخص نمیکنیم و هر کس وقت مشخص کرد » امام باقر و صادق علیهما السلام حکایت شده که
ص: 237 «7» «. دروغگوست
پیامبر اسلام رحمتی براي جهانیان
قرآن کریم در آیات صد و هفتم و صد و هشتم سورهي انبیاء به رحمت جهانی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و رسالت توحیدي
او اشاره میکند و می فرماید: 107 و 108 . وَمَآ أَرْسَلْنکَ إِلَّا رَحْمَ ۀً لِّلْعلَمِینَ* قُلْ إِنَّمَ ا یُوحَی إِلَیَّ أَنَّمَآ إِلهُکُمْ إِلهٌ وحِ دٌ فَهَلْ أَنتُم
فقط به سوي من وحی میشود که معبود شما معبودي یگانه است؛ پس » : مُّسْلِمُونَ و تو را جز رحمتی براي جهانیان نفرستادیم.* بگو
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به یکی از بزرگترین صفات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اشاره «!؟ آیا شما تسلیم میشوید
میکند و او را رحمت فراگیر الهی مینامد؛ رحمتی که سراسر جهان را فراگرفته و همهي انسانها میتوانند از آن استفاده کنند.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله همچون پزشک متخصص و بزرگواري است که دانش خود را در اختیار همهي انسانهاي جهان
قرار داده است. برخی از آن استفاده میکنند و به سلامت و سعادت نایل میشوند و برخی دیگر لجوجانه از او روي برمیتابند و راه
به معناي فراگیر بودن رحمت الهی براي جهانیان است. این تعبیر « عالمین » .2 «1» . کفر، شرك و آلودگیهاي اخلاقی را میپیمایند
. به خاتمیت پیامبر اسلام نیز اشاره دارد؛ چراکه وجودش تا پایان جهان، براي همهي مکانها و زمانها و افراد بشر، رحمت است. 3
صفحه 73 از 113
در این آیات به اصل اساسی رحمت پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره شده است که همان توحید است. تفسیر قرآن مهر جلد
سیزدهم، ص: 238 توحید در اعتقاد، توحید در عمل، توحید در اجتماع، توحید در قانون و توحید در عبادت. اصل توحید، همچون
روحی در کالبد همهي اجزاي دین، دمیده شده است و رشتهي محکم پیوند آنهاست. تمام اصول، فروع و معارف دین از توحید
به کار رفته است؛ یعنی میفرماید: تنها چیزي که به « انّما » 4. در این آیه واژهي حصرِ «1» . سرچشمه میگیرد و به آن باز میگردد
من وحی میشود توحید است. در حالی که میدانیم مطالب زیادي به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وحی میشده است. این
مطلب، یا به خاطر آن است که حصر اضافی است، یعنی فقط معبود بودن خداي یکتا به من وحی میشود نه معبودان دیگر. و یا
مقصود آن است که توحید سرچشمه و در بردارندهي همهي معارف دین است. آموزهها و پیامها: 1. پیام پیامبر اسلام براي جهانیان،
رحمت است و او پیامبر مهر است. 2. محور رسالت پیامبر اسلام، توحید و تسلیم در برابر آن است. 3. رهبران الهی و مبلغان دینی!
شما همچون پیامبر، مایهي رحمت براي مردم باشید. *** ص: 239 قرآن کریم در آیات صد و نهم
111 . فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ ءَاذَنتُکُمْ عَلَی سَوَآءٍ وَإِنْ - تا صد و یازدهم سورهي انبیاء به مخالفان اسلام هشدار میدهد و میفرماید: 109
أَدْرَي أَقَریبٌ أَم بَعیدٌ مَّا تُوعَدُونَ* إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَیَعْلَمُ مَا تَکْتُمُونَ* وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَۀٌ لَّکُمْ وَمَتعٌ إِلَی حینٍ و اگر روي
به (همهي) شما به طور یکسان اعلام (خطر) کردم؛ و نمیدانم آیا آنچه (از عذاب) وعده داده میشوید، نزدیک » : برتابند، پس بگو
است یا دور؟* در حقیقت او سخن آشکار را میداند، و آنچه را پنهان میدارید (نیز) میداند.* و نمیدانم شاید این (تأخیر
به معناي اعلام همراه با « آذَنتُ » نکتهها و اشارهها: 1. تعبیر «. عذاب،) آزمایشی براي شماست؛ و تا مدتی (مایه) بهرهمندي است
نیز میآید، اما از آن جا که سورهي انبیاء در مکه نازل شده و در مکه اعلان جنگ « اعلان جنگ » تهدید است و گاهی به معناي
نبوده است؛ بنابراین، به معناي اعلام جدایی و تهدید مخالفان به عذاب الهی است. 2. در این آیات اشاره شده که اعلام خطر پیامبر
صلی الله علیه و آله نسبت به همهي مردم یکسان است، و مردم مکه و قریش با دیگران تفاوتی ندارند و او نداي خویش را به گوش
3. مقصود از وعدهي عذابی که در این آیات بدان اشاره شده است، یا عذاب قیامت است «1» . همهي مردم، بدون استثنا، میرساند
یا عذاب دنیوي و اخروي است «2» ؛ که زمان آن را کسی جز خدا نمیداند؛ یا عذاب دنیوي است که جزئیات آن را خدا میداند
که در هر ص: 240 صورت علم دقیق آن در اختیار پیامبر صلی الله علیه و آله نبوده است و همین
مطلب عذاب را براي مخالفان هولناكتر میکند. 4. خدا از پنهان و آشکار آگاه است؛ چراکه او همه جا حاضر است و علم او
حضوري است و همه چیز در محضر او حاضر است، پس اصلًا پنهان و آشکار براي او بیمعناست. 5. در این آیات دو فلسفه براي
تأخیر عذاب الهی مخالفان بیان شده است: الف) ممکن است تأخیر مجازات مخالفان براي آزمایش آنها باشد، تا پس از امتحان
حجّت بر آنها تمام شود. ب) ممکن است مجازات افرادي قطعی شده باشد اما خدا آن را به تأخیر میاندازد تا در لذّتها غوطهور
آموزهها و پیامها: 1. مخالفان از «1» . شوند و تازیانهي عذاب برایشان دردناكتر شود و رنج محرومان را به خوبی احساس کنند
عذاب الهی بهراسند و با تعالیم توحیدي پیامبر اسلام مخالفت نکنند. 2. تأخیر مجازات و هر مهلتی را غنیمت نشمرید، گاهی
تأخیرها و مهلتها براي آزمایش یا غرق شدن شما در دنیاست. 3. پنهان و آشکار شما، محضر خداست. *** قرآن کریم در
آخرین آیهي سورهي انبیاء به داوريطلبی و یاريجویی پیامبر از خدا اشاره میکند و میفرماید: 112 . قلَ رَبِّ احْکُم بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا
پروردگارا به حق داوري فرما! و پروردگار ما (خداي) گستردهمهر است، که در » : الرَّحْمنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَی مَا تَصِ فُونَ (پیامبر) گفت
ص: 241 نکتهها و اشارهها: 1. سورهي «. برابر آنچه وصف میکنید، (از او) یاري خواسته میشود
انبیاء با یادآوري غفلت مردم شروع شد و اینک در آخرین آیه نیز به غفلتهاي مردم و رويگردانی آنها از حق و نسبتهاي
به کار رفته است تا به این واقعیت توجه دهد که همهي ما « ربّ » جاهلانهي آنها به خدا، سخن میگوید. 2. در این آیه دو بار واژهي
به رحمت عام پروردگار اشاره میکند که همهي انسانها را فراگرفته و به مخالفان « رحمان » . مخلوق و پرورشیافتهي خدا هستیم. 3
صفحه 74 از 113
گوشزد میکند که با این همه رحمتی که سر تا پاي شما را فراگرفته است، چرا تفکر نمیکنید و باز هم نسبتهاي ناروا به خدا
میدهید. 4. اگر شما روي برتافتید و نسبتهاي ناروا به خدا دادید و براي او شریک قایل شدید، پس بدانید که ما تنها نیستیم و از
خدا استمداد میطلبیم، تا از ما در برابر شما دفاع کند و به ما یاري رساند تا در برابر شما مقاومت کنیم. آموزهها و پیامها: 1. اگر
سخن شما در دل مخالفان اثر نکرد (ناامید نشوید و) به خدا پناه برید و از او کمک و داوري طلبید. 2. خدا داور نهایی است که به
ص: 243 *** «1» . حق داوري میکند
بخش